چرا ما اینجوری هستیم؟!!!

دیروز بعد از یه مدت طویل،با مامان و بابا رفتم حرم...صبح جمعه بود و نسبتاً هم خلوت..اما هوا بس ناجوانمردانه سرد بود


داخل حرم چون زیارت نامه یه دونه بود من واسه مامانم می خوندم یه پیرزن که گمونم 70 رو داشت اومد نشست کنارم....نکته ی جالب اینکه فقط دنبال یه کلمه می گشت تو چیزایی که من می خوندم اونم "اللهم" که دست هاش رو واسه دعا بلند کنه....خلاصه این که تموم شد گفتم حاج خانوم من می خوام یه سوره بخونم ( "یس" من عاشق این سوره از قرآنم) گفت منم گوش می دم پس واسش خوندم مدام دنبال همون کلمه می گشت تا دستاش رو بلند کنه اما خبری نبود!!!اینم تموم شد می خواستیم بریم خونه که گفت دخترم میشه این دعا رو هم واسم بخونی؟!!!چشمتون روز بد نبینه یه دعایی بود پر از اون واژه ی مورد علاقه ی ایشون....حالا مگه تموم می شد....دیدم مامانم منتظرن دعا رو نیمه کاره گذاشتم و عذر خواهی کردم ازش (هنوز وجدان درد دارم شاید ناراحت شده باشه)


نمی دونم چرا این جوری هستیم   اصل رو رها کردیم و به فرعیات توجه می کنیم...وقتی آدم هایی رو می بینم از این دست کاری جز افسوس خوردن ندارم آدمهایی که به نظرم دارن با این کارشون بزرگنرین اشتباه ها رو مرتکب می شن اما قبولش ندارن...واقعاً چرا ما اینجوری هستیم؟!!!!

نظرات 32 + ارسال نظر
ایلیا شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:37 ب.ظ

به نام خدا

سلام

زیارت قبول
هرکسی از ظن خود شد یار من...
هرکسی یه جوری با خدا ارتباط برقرار میکنه
زیاد سخت نگیرید
شنیدم برف میاد...
پس برف بازی هم قبول!

سلام

ممنون....آره خب درست می گین اما مسئله اینجاست که اونا با این کار نمی تونن یار بشن آخه!!!

الان هم هوا بس ناجوانمردانه سرد است بازم ممنون

موفق باشید

شبنم شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:40 ب.ظ http://seven-stones.blogsky.com

هرکس به جواب رسیده بیاد به منم بگه بفهمم چرا ... ؟؟؟

سلام

چشم اگه فهمیدم حتماً

موفق باشی

یاس وحشی شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:27 ب.ظ http://yaasevahshi.blogsky.com

درود بسیار بانوی محترم ... خوبین؟ شب حضرت عالی بخیر ...

درود بسیار بیشتر

ممنون...شب شما بخیرترتر

یاس وحشی شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:29 ب.ظ http://yaasevahshi.blogsky.com

اصلا خودتان را نگران نکنید ... چنین کسانی که خودتان در متن هم فرمودید ، اصل و فرع را نمی شناسند بیشتر از این حقشان است. مردم هر ضربه ای در زندگانیشان می خورند ، از حماقتشان است و بس.
سوژه ی خوبی بود ...

ممنونم ....مرسی واسه نظرتون ...اما کاش این شکلی نبود..کاش

موفق باشید

شازده کوچولو شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:41 ب.ظ http://yekpesar.blogsky.com

سلام

الهی ای ز لطفت دیده پر نور
ز درگاهـت گدایان را مکن دور

دل ناشاد من را شـاد گـردان
ز بنـد هـر هـوس آزاد گـردان

اگر یارم تو باشی پس غمی نیست
نیـازی بـر انیـس و مونسـی نیسـت

سلام

چه شعر قشنگی....خدا هیچ وقت کسی رو از درگاهش دور نمی کنه...

ممنون

شاد و پیروز باشید

آهوی وحشی شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ب.ظ http://lady-in-red.blogsky.com/

سلام .. زیارت قبول ...
خب مطمئنن تنها چیزی که میتونست از کل دعاها بگه همون بوده ...
حالا اونن خانوم اگر جوان تر بودند شاید میشد قانعشان کرد و توجیحشان کرد... اما برای یک همچین سنی محاله ...

سلام

ممنون....شاید....شما درست می گین
بحث با افرادی که یه عمر با این روش زندگی کردن بیهوده ست...اما متاسفانه خیلی از جوون ترها هم اینجوری هستن....

ممنونم واسه نظرتون

شاد و پیروز باشید

نسرین یکشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:05 ب.ظ http://cloudy2010.blogsky.com

سلام
حقیقتش من منظورتون رو درست متوجه نشدم !!!
اما واقعا چرا ما اینجورییم؟؟؟؟؟ اصل رو رها میکنیم و به فرع می چسبیم.
راستی بیتا خانم مگه سیب زمینی هم خسته میشه؟؟؟؟

سلام دوست گلم

من از اینکه خیلی ها فقط به یه سری دعا و .... توجه می کنن و به اصل این موضوع که اصلاً واسه چی هستش توجه نمی کنن ناراحت بودم این رو توشتم

آره امیدوارم اینجوری نباشیم هیچوقت....
آره دیگه...مگه سیب زمینی ها دل ندارن آیا؟

شاد و پیروز باشی

مقداد یکشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:45 ب.ظ http://toranj-star.blogfa.com

سلام
زیارتا قبول بیتا خانم واسه ما هم دعا کردی؟
من تموم کامنتای این پستتو خوندم، هر کسی واسه رسیدن به خدا یه راهی داره.. مثلا کف گرگی، زیر زانو
جدای از شوخی، هرکی یه جوری با خدا حال میکنه
ترنج و شاپرک و حبابم آپن

سلام مرسی ممنونم بسی
ممنون...قطعاً همینطوره...اما مهم اینه که راه رو درست انتخاب کنیم

مرسی ...چشم حتماً میام

شاد و موفق باشید

ویکی یکشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:33 ب.ظ

سلام...
داری منو؟!
من اومدم.
ای بابا تو هم خوشحال نشدی ها...؟!
بیخی.
من نفهمیدم آخر اون پیر زنه کارش بد بود؟گناهع داشت.عذاب وجانت برا چی بود.؟
اصلا کجاش برات افسوس ساز بود؟!
خوب بنده خدا چیزی نمفهمه از اونهمه کلمات عربی.دلش به همون یه کلمه خوش بوده که میفهمیده.بنظرم عبادتش کامله.البته اگر درست فهمیده باشم چی میخوای بگیو...!
بم سر بزن احیا میشویم.

سلام

خوش اومدین خوشحال شدم بسی

آره گمونم بد بود...چون به نظرم عمرش رو گذاشته بود پای یه سری مسائل الکی البته من هم اشتباه می کنم شاید

خب بنده خدا مگه مجبوره عربی با خدا حرف بزنه؟!!!
چشم حتماً

موفق باشید

pink یکشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:36 ب.ظ http://www.togetherlife.blogsky.com

به نظرم به خاطر اینه که نمیدونیم ...خوب و درست درکش نکردیم

سلام

ممنونم واسه نظرتون...قطعاً همینطوره..

موفق باشید

پرهام کوهکن زاده دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:10 ق.ظ http://www.meandmyself.blogsky.com

یه وقتای با خودم فکر می کنم دوخط خوندن علم و دانش آموزی از ۱۰۰۰ بار خوندن قرآن هم بهتره هم از نظر خدا ثوابش بیشتره

سلام

یه وقتایی آره دقیقاً همینطوره..اما خوندن قرآن خیلی وقتا آرامش بخشه ...باور کنین
ممنونم

شاد و پیروز باشید

هادی دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:12 ق.ظ http://www.station.blogsky.com

سلام
به نظر من هم اینم یه جور ارتباط برقرار کردنه دیگه

سلام

درسته...با خوندن کامنت های دوستان دارم به این نتیجه می رسم که من اشتباه می کردم لابد

ممنونم

شاد و پیروز باشید

زیتون 3000 دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:11 ق.ظ http://zatun3000.mihanblog.com

[:S003:]

سلام

مرسی ممنون پس نظرتون چی می شه پس؟

موفق باشید

باران دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:11 ب.ظ http://BRTS89.BLOGFA.COM/

سلام با تبادل لینک موافقید؟

راستی زیاد ناراحت نباشید چون به اندازه ی کافی برای حاج خانوم خوبی کردید !

سلام

بلی باران جان...مرسی نمی دونم شاید...شاید هم نه

مرسی ...شاد و پیروز باشید

یه ضعیفه دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:29 ب.ظ http://zaeife.blogsky.com/

منم سوره ی یاسین رو عاشقشم

بیتا جان داستان حضرت موسی و شبان رو می دونی
اگه می دونستی یا شایدم یادت رفته
ولی به اون پیرزن خرده نمی گرفتی
پایدار باشی دختر بیتا جان

سلام

آره خیلی سوره قشنگیه...خیلی
ممنونم واسه یادآوری....آره من یه خرده بد به قضیه نیگاه کردم

همیشه شاد و پیروز باشید

لیدوما دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 05:38 ب.ظ http://azdablogfa.javanblog.com

سلام
شاید اگه منم جای تو بودم عذاب وجدان می گرفتمنمی دونم منظورت از اصل و فرع چیه ولی این چیزی که من از نوشتت گرفتم اینه که آره شاید یکی از بزرگترین مشکلات ما این باشه که به دعاها بیشتر از قرآن اهمیت میدیم بعضی ها اونقدر که با مفاتیح الجنان سر و کله می زنن سال به سال رنگ قرآنو هم نمی بینن ( البته امیدوارم منظورتو درست گرفته باشم)

سلام دوست خوبم

مرسی واسه همدردی آره کاملاً درسته منظورم همین بود
ممنون واسه نظر قشنگت

شاد و پیروز باشی

سالی جون دوشنبه 9 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:12 ب.ظ

زیارت قبول ما رم دعا کردی ؟ به پست منم از این آدما خورده ولی مامانی جون اینجوری نگو !
حالا عصبانیتم کمتر شد
حالا کمتر کمتر
حالا دیگه عصبانی نیستم ازتدفعه دیگم اومدی مشهد پیش منم بیا دلم واست تنگ شدهههههههههههههههههههههههههههههههههههههههه بیتیییییییییییییییییییییییی!

سلام

مگه میشه تو رو یاد نکنم میشه؟!!! خب راست می گم دیگه میدونی که من کلاً زیاد از این دعا ها نخوندم ...نمی دونی چقد سخت بود...

مرسی که عصبانی نیستی....چشم ...حتماً میام...

شاد باشی

رندخرابات سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:38 ق.ظ http://rende-kharabat.blogfa.com

سلام بیتا جون!چرا دیگه سرنمیزنی؟
راستی شما کجا زندگی میکنی که حرم دارین؟؟

سلام عزیزم

ببخش یه کوچولو کار داشتم همین الان میام...قول میدم دیگه تکرار نشه...

حرم امام رضا منظورم بود خانوم گل

ممنونم که اومدی...همیشه شاد و پیروز باشی

من سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:44 ب.ظ http://mitoonam.blogsky.com

سلام بیتا جان زیارتت قبول.
من یاد مادر بزرگ خودم افتادم اگه کلیم بخوام یه چیزیو بگم که اون جور بهتره اون دوست داره همونطور باشه همینم دوست داشتنیش کرده.اینجوری ببین که اون تو چه زمانی بزرگ شده و تو این سن فکرش اصلا یه مدلیه که اینجوری عشق میکنه با خداش حرف بزنه.داستان اون چوپانی رو یادته که میگفت
تو کجایی تا شوم من چاکرت

چارقت دوزم کنم شانه سرت

ببین چقدر خوشحال شده دیده بهش توجه کردی و براش خوندی اصلا هم ناراحت نشده.خوشحالم یه دوست دارم این قدر دلش بزرگه

سلام دوست گلم ممنونم

چه مامان بزرگ مهربونی ...و چه نوه ی دوست داشتنی پس
آره عزیزم یادمه...مرسی واسه نظر قشنگت
من که دل ندارم که خواسته باشیم راجع به ابعادش بحث کنیم

ممنون

شاد و پیروز باشی

آهوی وحشی سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:28 ب.ظ http://lady-in-red.blogsky.com

بیتا جان شما مشهدی هستی؟ واااااااااااای خوش بحالت .. رفتی زیارت ما رو هم فراموش نکن .. خیلی محتاجم

@}----/----

سلام عزیزم

چشم حتماً...شنا هم واسه من دعا کن حتماً...

همیشه شاد و پیروز باشی

یک جهان سومی سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:20 ب.ظ http://gerdane.blogsky.com

پستت رو چرا حذف کردی؟ ;)



آره..... آدم بعضی وختا ای طور میشه. دست خودش نیست. باس یکی باشه بشینه حرفات رو گوش کنه

سلام

شما اون رو از کجا دیدین اونوقت؟دیدم چرا انرژی منفی ایجاد کنم اینجا؟!!

آره...خیلی خوبه واقعاً

شاد و پیروز باشید

مسعود گل محمدی سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:20 ب.ظ http://www.arshkebriya.blogfa.com

سلام
هر کس و هر چیزی برای ما امتحانیست. باید برای اون خانم تمام میکردی فقط با صبوری درها باز میشوند برای رفتن هیچ وقت عجله نکن شاید فرستاده ای از طرف پروردگار مژده خوشایندی برایت هدیه اورده از کجا میدانی ؟
واینکه انتظار شنیدن اینها رو از شما ندارم
ممنونم

سلام

قطعاً همینطوره....وجدان درد گرفتم...شما باز بیشترش نکنین دیگه

ببخشید...چرا آخه؟!!!

ممنون که نظر دادین

شاد و پیروز باشید

ماتادورتنها سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:43 ب.ظ http://gh87.blogfa.com/

سلام
.
.
.

هوای این شهر ابری است و شیخ شهر خواب دیده است باران میبارد.
مردم شهر من همگی چتر به دست راه میروند .

من گرمم شده و نمیدانم افتاب از کجا بر من میتابد .
همه به من میخندند اما تو نیز گرمت هست .

شیخ شکمش سیر بوده که خواب باران دیده .
من دستانم میلرزد . دیشب خواب دیدم که من و تو در یک کویر گم شدیم .

باران کجا بود ؟!!! دریغ از یه قطره اشک
باورت می شود مردمی را دیدم که خیس شده بودند ؟

عقاید مردم شهر من پوسیده است .
اما شیخ ما هر چه خواب دید دیگر کافی است

دستم را بگیر. من و تو همه را از خواب بیدار میکنیم .
حتی اگر باران بارید ؛ بگذار به حساب محبت خدا .

خواب شیخ جز بد برایمان ارمغانی ندارد.

سلام

خیلی قشنگ بود...خیلییییی

کاش همه از خواب بیدار بشن...کاش....

شاد و پیروز باشید

ماتادورتنها سه‌شنبه 10 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:55 ب.ظ http://gh87.blogfa.com/

صفر را بستند

که ما به بیرون زنگ نزنیم !

از شما چه پنهان ....

ما از درون زنگ زدیم !

خیلی بده...زنگار گرفتن دل های آدم های این شهر

مثه همیشه قشنگ بود...ممنون

موفق باشید

رندخرابات چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:57 ق.ظ http://www.rende-kharabat.blogfa.com

سلام!!
جدی گفتی که قشنگ بود؟؟
البته بگم خودمم اونموقه که اینو نوشتم هنگ کرده بودم!
نگفتی بچه کجایی؟

سلام عزیز

آره حقیقتاً خیلی قشنگ بود...جالبه آخه خیلی قشنگ کلمات رو به هم ربط داده بودی....

شاد و پیروز باشی

یه ضعیفه چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:30 ب.ظ

بیتا جان ما چطوره ؟

سلام

مرسی ممنونم خوب می باشه

شاد و پیروز باشید

رضاسپه وندی چهارشنبه 11 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:16 ب.ظ http://rsepahvandi.bloghaa.com

من از اینجا بار کردم رفتم آدرس جدید
rsepahvandi.bloghaa.com
در ضمن دنیا منظورم دنیا اطرافمونه نه خانوم!
اگر شد تغییر آدرس برام بدید
میبینمتون

سلام

چشم حتماً
موفق باشید

مقداد پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:05 ق.ظ http://shaperak.blogsky.com

سلام و بامداد ۵ شنبه شما بخیر
اوامر اجرا شد شاپرک آپه

سلام

ممنون...چشم

نسرین پنج‌شنبه 12 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:44 ب.ظ http://cloudy2010.blogsky.com

سلام
خب مثل اینکه آپی اینجا نیست
اشکالی نداره
اصلا اومدیم یه حالی از شما بپرسیم
خوبید بیتا خانم عزیز؟

سلام خانوم مهندس

ببخشید در اسرع وقت چشم
ممنونم....وقتی دوستان خوبی داشته باشم مگه میشه بد باشم؟؟

شاد و پیروز باشی

محدثه**al جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:53 ق.ظ http://w-phoenix-d.blogfa.com

سلام عزیزم...
بعضیا با این عقاید اشتباهی بزرگ شدن و فرعیات اصل حیاتشون شده...
نمیشه افکار اونها رو اصلاح کرد...
فعلا دوستم

سلام عزیزم

آره واقعاً...ممنونم از حضورت و نظر قشنگت

همیشه شاد و پیروز باشی

ویکی جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:11 ق.ظ http://4tik5.mihanblog.com

اون عکس رو گذاشتم بک گراند گوشیم.
هروقت نیگاش میکنم حس میکنم خودشم.
کم شباهتم نیستم باش ظاهری.
حس میکنم از همه چیز کنده شده داره حال میکنه.خیلی وقتا از تصمیمات یهویی که بعدا پشیمونم میکنه نجاتم داده.
آرومم میکنه.
حالا تو یه سری هم به لیدوما بزن اون یه دختره رو گذاشته شاید برات نزدیکتر باشه.
اونم بد نیست.
نمیپستی؟!

سلام

ای ول...خیلی قشنگه....پس شما چقد حس خوبی دارین هر روز...حسودیمان شد

ممنون واسه معرفیشون...اونجا هم سر می زنم و از نوشته های قشنگشون بسی استفاده می کنم

خب قطعاً ایشون هم مطابق اندیشه شون که لابد شبیه شماست این عکس رو انتخاب کردن...اونم بسی قشنگه

همیشه شاد و پیروز باشید

pink جمعه 13 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:51 ب.ظ http://www.togetherlife.blogsky.com

ما اومدیم شما نبودید

سلام

ما الان هستیم که...شما نیستین

ممنون

شاد باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد