سوال؟!!!

سلام 


یه سوال: چرا اینقد هوا گرمه خب؟ گمون کنم سیب زمینی آب پز شدمخدا وکیلی خیلی گرمه یعنی فقط کافیه دو قدم پاتو از خونه بذاری بیرون اونوقته که دیگه.....


دیروز بعد از دو سال و اندی رفتم سینما!!! با دخترخاله  و خواهرم  فیلم  ورود آقایان ممنوع    رو دیدم....فیلم جالبی بود تقریباً...بازی پگاه آهنگرانی رو هم بسی دوست می دارم البته رامبد جوان هم کارگردان خیلی خلاقی می باشد!!!مهم ترین مسئله هم گروهی رفتن به سینما ست...حتماً فیلم های کمدی رو گروهی ببینید..بیشترتر خوش می گذره


داشتن یه خواهر دکتر!!!خیلی خوبه...حداقلش اینه که در نوشتن دارو خودکفایی....یه سری دارو رو که لازم داری می نویسی و آخرسر هم از مهر خواهرت سو استفاده می کنی


خدا رو شکر کنکور بازی تو خانوادمون تموم شد...یه مدت بود واسه خاطر همین جناب کنکور دچار حبس خانگی شده بودیم و هیچ دشت و دمنی رو نمی دیدیم 


راستی یه سوال دیگه:به نظرتون اگه کنکور رو حذف کنن احتمال تقلب و بند "پ" بیشترتر نمی شده آیا؟به نظر من که حتماً اینطوری می شه..........


نمی دونم چرا اینقد دوست دارم برم توی یه کارخونه کار کنم؟!!! یه چندتا کارخونه مکانیک می خواستن(محلشون داخل یه شهرک صنعتی بود) و من هم قرار شد برم و شرکت کنم تو مصاحبه شون اما در آخرین مرحله پدر گرامی مخالفت جدی خودشون رو اعلام کردن....یه گفتمان جدی هم انجام دادیم...اما اونا "بابا و بقیه خانواده" گفتن من به درد کارهای سخت نمی خورم 


شما اگه بودین تدریس و کارهای پشت میز نشینی رو انتخاب می کردین یا کارهای صنعتی رو آیا؟

نظرات 10 + ارسال نظر
نسرین چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:24 ب.ظ http://cloudy2010.blogsky.com

به نام خدا
سلام علیکم یا بیتا خانم
در ابتدا لازم می دانم که مراتب ذوق خود را بابت به روز شدنتان اعلام دارم
از کجا وقت دزدیدی؟

ممنونم از لطفی که نسبت به من داری. و وظیفه منه که به یاد شما باشم. تشکر لازم نیست
شما شیرین و خودمانی می نویسی. بهتر از من

سلام علیکِ یا حبیبی نسرین

ممنونم بسی فراوان از این همه لطفت
ای بابا...شکست نفسی هم دیگه حدی داره دیگه...خواهش می شه ممنونم دوست گلم

شاد باشی و موفق

نسرین چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 02:25 ب.ظ http://cloudy2010.blogsky.com

پس شما هم کار گروهی انجام دادید ... اما از نوع مجاز ...
تقریبا منم همین مدت هست که سینما نرفتم ... حالا اندیش کمی کمتر یا بیشتر
کنکور و امتحان تمامی داره به نظرت؟
متنفرم از این جو کنکور .با اینکه تو هیچ کدامش استرس نداشتم تا حالا و بحث حبس و اینا نبوده.
بیشتر حوصله م سر میره سر جلسه . خب آدم خسته می شه دیگه !
در مورد کارخونه و مخالفت ها در قالب بسته های پیشنهادی ، هم کاملا درکت می کنم
در مورد سوالی که پرسیدی هم باید بگم... من یکی به درد تدریس نمی خورم
به نظرم شما استاد خوبی خواهی شد.
اما کارهای پشت میزنشینی، بستگی به محل میزش داره ! خیلی مهمه.
امیدوارم هر روز موفق تر از دیروز باشی و به اهدافی که مدنظرت هست برسی.

بلی بلی

بعد این مدت بری خوبه ها...جدی یه برنامه با دوستانت بذار

گمون نکنم داشته باشه...راست می گی

ممنونم واسه درک کردنم مشکل ما خانوما همینه والا...یه ملت نگرانن نمی دونم چرا؟!!!!!

ممنونم بسی...همینطور شما بیشترتر

محدثه**al چهارشنبه 22 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:01 ب.ظ http://w-phoenix-d.blogfa.com

سلام عزیزممممممممم
خوبی؟؟

وای آره سینما با دوستان خیلی خوبه...البته اگه بذارن فیلمو ببینیم


درباره ی کارتم خودت خودتو بیشتر از هرکسی می شناسی...
اگه فکر می کنی می تونی و علاقه هم داری هر جوری شده راهتو انتخاب کن

ولی پشت میز نشینی هم خیلی خوبه ها

تا بعد خانومی

سلام بر محدثه خانوم گل

ممنون...خوبی شما؟آزمون خوب بود؟

آری اما همین گروهی بودنش بسی خوبه

مرسی دوست خوبم واسه راهنمایی....

شاد باشی و پیروز

مقداد جمعه 24 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 03:26 ق.ظ http://shaperak.blogsky.com

سلام سلام صدتا سلام خانم مهندس(;
فیلم جالبیه ورود آقایان ممنوع، فکر کنم خبر داشته باشی که پگاه آهنگرانی رو بازداشت کردن!
چرا به درد کارای سخت نمیخوری آیا؟ لااقل بزارن امتحان کنی شاید تونستی، همینطوری تصمیم نگیرن! الکی الکی دارن با آیندت بازی میکننا! کاش ما هم ی دکتری، وزیری، استادی،چیزی تو فامیل داشتیم از مهرش سوء استفاده میکردیم(: پول ویزیتم نمیدی حسابی هم خوش بحالته(;

سلام آقای عکاس

آری خبرش رو شنیدم....نمی دونم والا با هنرمندا چی کار دارن دیگه؟!!!

اینجوری فکر می کنن دیگه فعلاً...امیدوارم درست شه همه چیممنونم بسی....

البته سوء استفاده هم کار خوبی نیست ها....

شاد باشید و پیروز

لیدوما دوشنبه 27 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 10:31 ق.ظ http://azda.mihanblog.com

وا..چرا به درد کار سخت نمی خوری؟! حرفی بسی سنگین بودببین دلت چی می خواد برو دنبال دلت بعد پشیمون میشی از ما گفتن بود

سلام دوست گلم

والا چی بگم خب....چشم ممنونم بسی فراوان

رندخرابات چهارشنبه 29 تیر‌ماه سال 1390 ساعت 12:05 ب.ظ http://www.rende-kharabat.blogfa.com

سلام...به به خواهر گرامی عزیز!!چطوری اینورا!؟؟؟
ببین عزیزم به نظرمن کلا باید این نظام مضخرف اموزشی مانابود بشه...هیچیشون درستوحسابی نیس!!!
گیری کردیما...
میدونی کنکور امسال پدرمن یکی رو که دراورد!!
خداازشون نگذره...

سلام

خیلی خوشحالم دوباره برگشتی دوست خوبم

آره والا...خیلی داغونه رسماً

چرا؟چی شد؟

مقداد شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:47 ق.ظ http://shaperak.blogsky.com

مسافرت رفتی؟ بیخبر؟!

سلام

بی خبر نبود کهببخشید بسی

مقداد شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:11 ب.ظ http://shaperak.blogsky.com

اتفاقا خیلی هم بیخبر بود!

سلام

نه والا...بی خبر نبود که زیاد

یه ضعیفه شنبه 1 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:04 ب.ظ http://zaiiife.blogsky.com/

بیتی پست
بیتی پست
ما پست می خوایم / پست پست
ما پست می خوایم پُست پست
بیتی جان جان یه چیز بنویس خو
از بس اومدیم خط اولو خوندیم نوشتی گرمه که راسی راسی ما آتیش گرفتیم و از گرما داریم داغ می شیم

سلام سلام

چه عجب ...خوبی شوما

چشم...خب گرمه دیگه چه می شه کرد خب

شاد باشی و پیروز

ویکی یکشنبه 2 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:05 ب.ظ

آخه تو با این لطافت و ظرافت چرا و چطور فکر میکنی که بتونی تو همین گرما و در حال آب پز شدن کار صنعتی کنی...؟!
از من میشنوی همون پشت میز نشینی و تدریس...
سخته خداییش کاری نکن که بعدا توش بمونی بگی چه غلطی کردم...!
این گرمی هوا رو از خدا جون بپرس...
من که یکی دوبار بش گیر دادم گفتم این گرما رو رو خودت تست کردی که بما میخورونی گفت بیشین بینیم...!
ممنونم که گه گاهی سری یادی احوالی ...!
مرسی که بامنی...!

سلام

لطافت و ظرافتم کجا بود آخه!!!

خب دوست دارم این کارو چه کنم آیا من

راست گفته والا همش تقصیر خودمونه...زیاد دور نریم همین چند سال پیش رو یادتون میاد چطور بود ولی الان.........

خواهش می شودمنم ممنونم که گاهی سری یادی احوالی...!

شاد باشید و پیروز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد