خرید مهر

سلام


از ترم دیگه قراره یه جا برم درس بدم...نمی دونم کار درستیه یا نه!فعلاً به من دوتا درس دادن واسه تدریس توی سه روز هفته...


رفتم یه مانتو مثلاً خانومی  بخرم...اصلاً یه اوضاعی بود...واسه من که کلاً به مانتوهای جلف  (یعنی اساساً مانتوهایی که یه چیز خاص داشته باشن یعنی یه جوری باشن که با بقیه فرق کنن شاید خیلی زشت باشن اما مهم اینه که خاصن) علاقه دارم خریدن اینجور مانتوها رسماً خیلی فاجعه انگیز بود....

اصولاً علاقه ای هم به طول کشیدن خرید ندارم به نظرم خیلی مسخره ست!کلاً باید زود خرید کرد...اما این دفعه مگه می شد زود خرید کرد؟!!!مامان گرامی کلاً توضیح می دادن در مورد هر کدومش...بگذریم...الان که اینو می بینم کلی به خودم می خندم به این وضعیت پوششی!!!


من قیافم خیلی کمتر از سنم هستش....یعنی  الان در حد ترم یکی می باشم...فکر کنم اگه قرار باشه برم سر کلاس همه اول یه مدت شوکه بشن باید قیافه ی بچه ها دیدنی باشه اون لحظه

نظرات 19 + ارسال نظر
الیسا شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:39 ب.ظ http://www.negahemannegaheto.blogsky.com

به سلامتی


منم اصلا مانتو رسمی دوس ندارم اما آدمو مجبور میکنن دیگه....

سلام

ممنونم بسیییی

پس همدردیم

شاد باشی و پیروز

الیسا شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:40 ب.ظ http://www.negahemannegaheto.blogsky.com

ااااااااا
اول شدم


تازه دومم شدم

ممنونم دوست خوبم

الیسا شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:40 ب.ظ http://www.negahemannegaheto.blogsky.com

گفتم اینم بذارم
که تا ۳ نشه
بازی نشه

بلی بلی

یه ضعبفه شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:04 ب.ظ http://zaiiife.blogsky.com/

عوضش این مانتو های رسمی انقده به من میاد که نگو .. واسه خودم کسی میشم

سلام بر دوست گلم

ای ول چه خوب....پس یه بار با مانتو رسمی باید ببینمت حتماً

شاد باشی و پیروز

نگین ( همین حوالی ) شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:06 ب.ظ

بیتا جان سلام

من یه راهکار دارم واسه اینکه دانشجوهاتو خوب بشناسی

البته اگه اونجا دانشگاه باشه که فک کنم هست!
ببینُ اول که وارد کلاس شدیُ نرو سراغ تریبون.
برو روی یکی از صندلی ها کنار بچه ها بشین
بعدش ازشون درمورد استادشون ( یعنی تو) سوال کن.
اونوقت بعدش پاشو برو تدریسو شروع کن!
وای اونموقع چهره ی بچه ها دیدن داره ها!

یکی از استادای ما همین شیوه رو در دست گرفت و ما بسی ضایع شدیم

سلام بر نگین خانوم گل

آره داتشگاهه مرسی.....اما این راهکار فکر کنم عمقه فاجعه رو بیشتر کنه ها

شاد باشی و پیروز

نگین ( همین حوالی ) شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:08 ب.ظ

راستی شروع دوره ی تدریستون رو تبریک میگم استاد جان
بسی خوشحال شدیم

ممنونم عزیزم

یک جهان سومی شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:09 ب.ظ http://jahan3vomi.blogsky.com

تبریک میگم استااااااااااااااااد...

منم قیافه ام اصلا به سنم نمیخوره... روز اول خیلی جدی و رسمی رفتم اول کسی باور نکرد تا خیلی جدی رفتم پشت تریبون!!! همه گرخیده بودن که من!!!! الان باید بهشون درس بدم. توصیه میکنم روزای اول خیلی خیلی جدی باشی.
خلاصه تجربه ای ناقص دارم اگه خواستی

سلام بر استاد اعظم


ممنونم بسی....

جدی؟!!!اما فکر کنم واسه من اوضاع بدتر باشه آخه من مرد نیستم باز شرایط بحرانی تر می شه...

اگه وقت داشتین مزاحمتون می شویم...بازم ممنون

شاد باشید و پیروز

نسرین شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 05:22 ب.ظ http://cloudy2010.blogsky.com

سلام
آخ گفتی مانتو کردی کبابم ...
دیشب همین داستان برای من هم پیش اومده بود ...
اما خب مانتو رسمی پیدا شد. تیار سورمه ای رنگ عالیه

در مورد تدریس هم اول تبریک
بذار منم از تجربه م بگم بدونی تنها نیستی
رفته بودم تو یه موسسه برای مصاحبه و بعدش تدریس
مهندسه یه جوری نگاه می کرد انگار چاخان می کردم. غلو بود یا چه می دونم فکر میکرد توهم زدم . کم مونده بود بگه بگو بزرگترت بیاد

دوساعت با هم حرف زدیم ... کارامو نشونش دادم بازهم اینجوری بود
اما اخرش باور کرد بدجور ... بنده فرمودم با این اوضاع من سر کلاس نمی رم. بچه های کلاس یه پا بزرگتر بودن برای خودشون ... با اونا چه جور کنار می اومدم!؟ منصرف شدم کلا از تدریس

سلام بر نسرین خانوم گل

ای ول...چه خوب پس خانوم مهندس

ممنونم

جدی؟پس منم دیدم اوضاع خوب نیست شابد همین کارو انجام دادم و انصراف بدم واسه ترم بعدی...

ممنونم

شاد باشی و پیروز

مسعود گل محمدی شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 07:21 ب.ظ

سلام
خواهش می کنم سر کلاست بچه هارو روشن کن . لااقل سهمی داشته باش در از بین بردن فقر فرهنگی که مهمتر از باسواد شدنه . وقتی تیپ یه نفرو می بیبنی حس می کنی که شخصیتش هم مثل تیپش باشه ولی متاسفانه وقتی به سخن باهاش وارد می شی اونوقت ایا این می افتی که چرا هفت شهر قفقازرو دشمن گشت و هنور م که هنوزه ماندر خم یک کوچه ایم .
معلم خوبی باش . اگاه کن مثل دکتر شریعتی عزیز تا بزرگ بمانی .
برایت فقط قلبا ارزوی موفقیت دارم .
ممنونم

سلام

چشم...سعی می کنم انسان خوبی باشم در درجه اول....

ممنونم خیلی زیاد دوست گرامی

شاد باشید و پیروز

یه ضعیفه شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 07:44 ب.ظ

عزیزمی

ممنونم دوست گلم...شما بیشترتر

ویکی شنبه 19 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 08:43 ب.ظ http://4tik6.mihanblog.com

سلام..
خوب سیبیل بذار برو سر کلاس...!
اینجوری نمفهمن چند سالته...!
یه راه دیگه هم هست که من نگم بهتره خودت حتما بهتر میدونی..
مبارک باشه خانوم دکتر...
خوش حالم که این همه آدم حسابی من واحاطه کردن اینجا..
هوای مارو هم داشته باش..
شاید به پست هم خوردیم تو دانشگاهع.
اصولا من با استادای خانوم مشکل دار میشم همیشه...
اگر یکی تو مایه های من دیدی آشنایی بده ترم اولی نزنیم به تیپ هم...!

سلام بر آقای ویکی

سبیل بذارم؟!!! بعد اونوقت از این دسته بیل ها یعنی؟

راه دیگه یعنی چی می تونه باشه؟

ممنونم...من خانوم دکتر نیستم والا باور کنین...

شما باید هوای ما رو داشته باشید....ای بابا !چرا؟خانومها به این خوبی

شاد باشید و پیروز بسی

پیمان یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:13 ق.ظ

سلام، نه خبر

سلام

خوبین شما؟خبر چی آیا؟!!!

نونوچه یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:08 ق.ظ http://nonoche.blogsky.com

یووووووووووووووووووووووووهوووووووووووووووووووو بیتا جونم
اوخی ... ترم یک؟! پس واسه خودت یه پا نونوچه ای مادر خفر ندالی!!!
من عاشق تدریسمممممممممممممممم!!! خیلی خوبه عزیزم!!!
امیدوارم موفق باشی هم تو تدریس و هم تو زندگیت!!!

سلام بر نونوچه عزیز

آره دیگه دقیقاً ترم یک

ممنونم خیلی زیاد....شما بیشترتر همیشه شاد باشی و موفق ترترتر

ستوده یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:07 ب.ظ

سلام بیتا جان .
حتما برو تدریس خیلی خوبه .
مهم نیست که قیافه ات کوچیک باشه یا نه مهم اینه از پس اون بچه ها بربیای .
منم قیافه ام مثل دانش اموزان میمونه مخصوصا که قدم هم خیلی بلند نیست دیگه میشم یه دانش آموز ولی خداییش خوب از پسشون بر میایم .
باید جذبه داشته باشی بذار هر چی میخوان شوکه بشن .

سلام بر خانوم معلم گلمون

چشم...فعلاً که قراره برم تا خدا چی بخواد دوباره....

ممنونم واسه راهنمایی....امیدوارم منم بتونم مثل شما باشم دوست عزیز

شاد باشید و پیروز همیشه

ستوده یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 12:08 ب.ظ

یادمه اولین بار که رفتم کلاس 20 سالم بود قد وقواره ام هم مثل دانش اموزان بود واز نظر قیافه هم همیشه کوچیک میزنم .
اصلا بچه ها فکر نمیکردن من معلمشون هستم ولی خب بلاخره پذیرفتن
تدریس عشقه حالا برو تا ببینی

ای ول...برخورد اول خیلی مهمه که شما خیلی خوب از پسش بر اومدین...

ممنونم خیلی زیاد...

چشم دوست خوبم

یک جهان سومی یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 04:43 ب.ظ http://jahan3vomi.blogsky.com

مهم نیست که مثلا مرد نیستی... مهم اینه که واسه در نرفتن کلاس از دستت جذبه داشته باشی. نه اینکه خشک باشی.

من اصلا در حدی نیستم که بخوام چیزی بگم یا تجربه خاصی داشته باشم ولی باید سعی کنی هر حرفی رو نشنوی! یعنی به همه حرفا عکس العمل نشون ندی. سر کلاس منظورمه. تیکه زیاد میشنوی!!! خودمونم دانشجو بودیم دیگه... :دی

میگم، اصلا خودم رو در حد آدم با تجربه نمیبینم ولی اگه سوالی داشتی من در خدمتم.

سلام

درسته قبول دارم اما خب کلاً خودم شاهد بودم چه طوری بچه ها استادهای خانوم رو هر چند با جذبه دست می نداختن

چشم سعی می شود همین طور باشیم....ممنونم بسی فراوان استاد گرامی

مرسی...این روزها بسی کار دارید...خودمان در جریانیم

ممنون واسه راهنمایی هاتون

شاد باشید و پیروز

ویکی یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:03 ب.ظ http://4tik6.mihanblog.com

البته باشون قاطی میکنم و بعدش آخر ترم نمره خوب ازشون میگیرم..
نمیدونم چرا اما عموما خوش ندارم ادا اطوار برام بیان..
وقتی میان نمیتونم جلو خودمو بیگیرم سر کلاس ضایع شون میکنم.
سعی کن بی ریا و بدون باد دماغ سر کلاس بری...
وقتی خاکی باشی و با تمام وجود نشون بدی که میخوای کار راه بندازی از دانشجوها ..
اونوقته که همه دوسستت میدارن...
موفق باشی...

سلام

بلی بلی...از این مدل برادران ما هم دیدیم

بابا ادا اطوار نمی یان که بنده خداها....

چشم...ممنونم واسه راهنمایی هاتون آقای ویکی...امیدوارم خوب از پسش بر بیام

شاد باشید و پیروز

لیدوما یکشنبه 20 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 11:50 ب.ظ http://azda.mihanblog.com

سلام
به به..مبارکه..این روزا همه باید شیرینی بدن و هیشکی هم نمیده!
تنها چیزی که من از تجربه اطافیانم و تعریفاشون دارم اینه که فقط بهشون رو ندی و در عین حال خوش اخلاق باشی...موفق باشی خانمی

سلام دوست خوبم

ممنونم...شیرینی که نداره آخه....

چشم...ممنونم خیلی زیاد شما بیشترتر شاد باشی و موفق

فری سه‌شنبه 29 شهریور‌ماه سال 1390 ساعت 01:20 ب.ظ

تبریک
حسودیم شد در حد المپیک(چه کنم با این صداقت!)

سلام دوست خوبم

این حرفا چیه؟ممنونم بسی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد