روزانهها
همهپیوندها
- ارغوان من
- شادکامی
- من و خودم
- امروز ... فقط امروز ، لبخند ها
- من
- رهگذر
- شازده کوچولو
- خاطرات
- روز نوشت های من
- تیک تاک
- از خیلی خوب به خیلی بد
- نونوچه جان
- همکلاسی
- دلشکسته
- wizard.legend
- ویکی
- دیروز
- آقای ماتادور
- هر چیز را با خرد خود بسنجید
- ترنج
- غر و لندهای یک جهان سومی
- نیم دیگری از من
- ایستگاه
- ایرانی :)
- تارا سبز
- ایرانی
- دلتنگی های من
- محدثه
- یاس :)
- با خدا
- کمک برنامه نویس
- رندخرابات
- باران
- حرفهای ناتمام
- آهو
- اعترافات یک خوشحال
- بی سرزمین تر از باد
- ستاره جون
- تفریح و سرگرمی
- پیشی ملوسم
- حباب
- قولنج های ذهن یه آدم خیلی قوی :)
- pink
- وبلاگ جالب
- مجله اینترنتی
- هـمــیــن حــوالــی
- نیایش :)
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- bita 84
بایگانی
- آذر 1391 1
- شهریور 1391 1
- تیر 1391 1
- خرداد 1391 1
- اردیبهشت 1391 2
- اسفند 1390 2
- بهمن 1390 4
- دی 1390 5
- آذر 1390 2
- آبان 1390 3
- مهر 1390 7
- شهریور 1390 6
- مرداد 1390 4
- تیر 1390 2
- خرداد 1390 4
- اردیبهشت 1390 4
- فروردین 1390 2
- اسفند 1389 5
- بهمن 1389 6
- دی 1389 4
- آذر 1389 5
- آبان 1389 9
- مهر 1389 4
آمار : 58645 بازدید
Powered by Blogsky
بی ادب ها 2!!!
سلام
متاسفم برای جامعه مون....
امروز بعد امتحان داشتم میومدم بیرون...یکی از بچه ها (برادر بود) یه مسیر نسبتاً طولانی رو همینجور اومد با من تا سر در خروجی و راجع به امتحان و نمره و از این حرفا صحبت می کرد...عینک آفتابی زده بودم...آقای نگهبان در کمال بی ادبی صدامون زد....با تعجب رفتم جلو!!!
میگه : تو دانشجوی اینجایی؟!!!
گفتم :نه!!!
گفت: پس اینجا چی کار می کنی؟!!!
گفتم:درس میدم!!!امتحان داشتم!!!
عینکم رو در آوردم،آقاهه تعجب کرده می گه: چرا ندیدمتون پس!!!بعد کناریش گفت: این خانومه فلانیه نمی شناسی؟!!!
یه معذرت خواهی نکرد اون آقاهه!!!منم اشکم نزدیک بود درآد...عینکم رو زدم و گفتم متاسفم براتون....
واقعاً چی بگم!!!!
bita
دوشنبه 19 دی‌ماه سال 1390 ساعت 07:48 ب.ظ
اشکال نداره. اینها همه یعنی موفقیت... به خودت افتخار کن بیتا...
سلام
نمی دونم والا...اما خب سخته اینجور برخوردها
ممنونم
شاد و پیروز باشید
عجب برخورد بدی داشته اون آقای مثلا محترم!!!!
گفتم که ! مملکت چیه بیتا جون؟؟
جز این انتظاری نمیشه داشت ازینا
آره والا!!!!خیلی بد بود
امیدوارم یه روز همه چی درست شه.....
شاد و پیروز باشی
اول سلام
دوم صبحت به خیرو شادی و لحظه لحظه ی صبحت برگه ی زرد آلو و نسیم بهاری
ما خانوم ها همیشه تو این جامعه مظلوم واقع شدیم بیتا
ما ایرانمون و مردمانمون هر روز دارن به سمت جهان سومی شدن پیش می رن
همه ی آدمها اعم از بی سوادو باسواد
عوام و خواص ...همشون عقلشون داره می ره تو چشاشون
نه تنها عذر خواهی نمی کنن تازه دستی هم می خوانن
و حتما انتظار دارن تو معذرت خواهی کنی
بعضی ها انقد از آدمهای اطرافشون خسته می شن که می گن باید از ایران رفت
وللی من می گم نه تنها از ایران باید رفت بلکه از جهان باید رفت
بی خیال بیتا تنها راه مقابله با این جور رفتار ها و افکار ها بی اهمیتی
البته خب انقد اون لحظه به آدم فشار میاد و انقد توهین ها دوزش بالاست که آدم نمی تونه بی اهمیت باشه
بیتا ما خانوم ها اگه بخوایم وارد جامعه بشیم ..مخصوصا جامعه ای که توش افکار های منفیش رو به صعوده باید به جای به تنهایی زن بودنم ..مد هم باشیم
یعنی تواناییمون باید سرسختانه باشه و در واقع قدر تحملمون
بیتا یه وقت نکنه کم بیاری ها ..قوی باش
جامعه ی ما به خنوم هایی امثال تو نیاز داره ...پس بی خیال همه ی ریکشن های اطرافیان
اصلا مهم نیست
اینا رو که بهت گفتم خودم خندم گرفت
آخه یکی باید همینا رو به خودم بگه
قربونت برم عزیزم ..مواظب خودت باش
یا حق
به به ....سلام ساره خانوم گل
ممنونم...خسته نباشی خیلی زیاد
موافقم...باید قوی باشیم اما یکم سخته تحملش.....ممنونم عزیزم خیلی خوب نوشتی.... وبلاگت رو خوندم و میدونم تو هم مثل من با همین مسائل درگیری...باید امیدوار باشیم...همه چی درست می شه...مطمئنم
شاد و پیروز باشی
جانم (آیکون گل)
موفق باشی
سلام دوست گلم
ممنونم...شما بیشترتر
عجب استاد ناشناسی بودی که نگهبانتون تورو نشناخت!!!
خوشم میاد که بی ریایی
سلام
آره والا...من خیلی ناشناسم