فقط باید خندید

فرقی نمی کند ساکن کجای جهان باشی. کلماتت را به چه زبانی بگویی.

 غذایت ماهی شکم پر باشد یا حشره ای سوخاری. تفریحت خم شدن روی کیبورد و چشم دوختن به مانیتور باشد یا غلت زدن روی تپه ای سبز. فرقی نمی کند دغدغه گرفتن نمره قبولی از درسی سه واحدی داشته باشی یا کشتن ببری که به قبیله حمله کرد، دو نفر را کشت و جای پنجه اش روی بازوی یک نفر ماند. فرقی نمی کند زنی پیشبند بسته با چروکی دور چشم در روستایی بی نام و نشان باشی که هر روز صبح مرغ ها را کنار می زند و تخم غیر طلا در سبد می گذارد یا مردی که خط می کشد روی گونه و پیشانی، نیزه بر می دارد و به جنگ تن به تن می رود. فرقی نمی کند کجای نقشه قرار گرفته باشی، فیل سوار باشی، پشت فرمان بوگاتی یا سوار کانو شناور روی آب. اخبار جهان را دنبال کنی یا سرت گرم دنیای کوچک شخصی ات باشد. برای گندم و نان و سیری شکم بجنگی یا برای گرفتن حق حضانت فرزند. شغلت پیشخدمتی در کافه ای متروک در ورشو باشد یا تدریس در مدرسه ای دست ساخته پشت کوه بینالود. می دانی، هیچ فرقی نمی کند کی باشی، با چه آرزویی، با چه لباسی. کیمونو یا ساری، جین یا دشداشه. با برقعی بر صورت، حلقه ای دور گردن یا خالی پر رنگ وسط پیشانی. فرقی نمی کند چند ساله باشی، پیر با صورتی چروک خورده و دست هایی لرزان یا جوانی عاصی از جوش های قرمز بلوغ. رنگ پوستت مهم نیست. که سیاه باشد یا سفید، زرد باشد یا سرخ. فرقی نمی کند با سری بی مو و ردایی بلند بر تن زیر آسمان تبت ایستاده باشی یا روی سنگ فرش های پاریس. خسته از هر روز صبح زود بیدار شدن و کارت زدن باشی یا خسته از کشیدن کنده درخت در سربالایی. هیچ کدام اینها مهم نیست. باید خندید. زندگی همین است. خوب که فکر می کنم می بینم حتی فرقی نمی کند شتر باشی یا بچه ای مغول. فقط باید خندید.


منبع :http://analiakbari.blogfa.com 

نظرات 9 + ارسال نظر
اوجوبه دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:30 ب.ظ http://www.ojobeam.blogsky.com

فقط باید خندید تا دنیا به آدم بخنده!
بهم سر بزن!

سلام

کاملاً درسته...چشم ممنون

مقداد دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 02:19 ب.ظ http://shaperak.blogsky.com

سرم ترکید، مخم سوت کشید؛ خب از همون اول میگفتی بخندین دیگه

سلام

خب اگه از همون اول می گفت که مختون سوت نمی کشید که اینجوری که

شاد باشید و پیروز

یاس وحشی دوشنبه 3 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 10:58 ب.ظ http://yaasevahshi.blogsky.com

درود بسیار دوست گرامی ...
متن خوبی بود و سوژه ی عالی ...
مرسی... می خندیم ... چشم.

درود بسیارتر

خواهش می کنم...

امیدوارم همیشه شاد باشید و پیروز

مقداد سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:58 ق.ظ http://shaperak.blogsky.com

از بعدازظهر تا حالا ی سره دارم میخندم(: چیکار کنم؟بسه یا بازم ادامه بدم؟(:

سلام

ادامه بدین

شاد و پیروز باشید بسی

نسرین سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:09 ق.ظ http://cloudy2010.blogsky.com

بیتا جان سلام
چه همه انرژی واسه خندیدن آوردین ...

بسه ؟!
فقط یه وقت نگن این دیوانه ست ... به چی می خنده؟
خنده اجباری رو اما دوست ندارم

شما رو ... معرفتت رو بسی (به قول خودتان) دوست دارم ...
شاد باشی عزیز

سلام دوست خوبم

خیلی خوبه بسی زیاد خوشحالم کردی

نخیرم کی حق داره از این حرفا بزنه؟؟؟؟

ممنونم خیلیییی

شادتر و پیروز تر باشی

محدثه**al سه‌شنبه 4 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:58 ب.ظ http://w-phoenix-d.blogfa.com

سلام خانومی
متن خوشگلی بود..دوسش داشتم
ولی به جای فقط باید خندید...خیلی فقطای خوب دیگه هم میشد گذاشت..نه؟

تا بعد بیتا جونیم

سلام بر محدثه خانوم گل

خواهش می شه خوشحالم

آریی...حتماً ..ممنونم

موفق باشی و شاد همیشه

یه ضعیفه چهارشنبه 5 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:40 ق.ظ http://zaiiife.blogsky.com/

سلام

هی خودندم گفتم بابا بیتا هم ایول داره
بعد رسیدم ته مهاش دیدم بعله اینا رو بیتا نگفته اینا ماله یه جا دیگه س
بیتا خدا وکیلی یه سورژهخنده بده ما هم بخندیم ... وقتی هیچی آدمو نمی خندونه باید از چی خندید
دلم پره بیتا بی خیال
باز اگه ملتم بخندن ما هم می خندیم ... همینم غنیمتیه

در هر صورت ممنون که پست گذاشتی

بیتا اوضاع خوبه ؟بر وقف مراد هس

سلام دوست گلم

دیگه..نکته انحرافی داشت خب دیگه

چرا خب..همیشه می شه خندون بود...باور داشته باش همیشههههه

خواهش می شه
just 4 u

خدا رو شکر بدک نیست...ممنونم همیشه

شاد باشی و پیروز

مسعود گل محمدی جمعه 7 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 01:51 ب.ظ

سلام
به نظرم این بهترین متنیه که برای خندیدن خوندم اما به نظرم سرعتت خیلی بالا بود نزدیک بود از خنده له بشم .
اما
خنده وقتی شکل گرفت که خدا ادمارو خلق کرده بود می دیدکه یه چیزی کم دارن اومد بهشون زیبائی داد قد رعنا داد چشمای رنگی پوست سفید دندونای صدفی هرچی زیبائی بود پروردگار به بندش داداما دید بازم کمه ما زمینی ها میگیم شاید خیلی فکر کرد اما زیاد فکر نکرد دستشو گذاشت دو طرف دهن بندش کشیدش بسمت بالا دید اینطوری چقدر قشنگه به فرشته هاش دستور داد ازاین ببعد لبخندو توی دستور کارتون قرار بدین برا زمینیها تا ببینم بازم میگن کمه .
ممنونم

سلام

بسی خوشحال شدم

قشنگ نوشته بودین...باز هم ممنونم

شاد و پیروز باشید

فری یکشنبه 9 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 11:05 ق.ظ

بابا یه لحظه گفتم این سیب زمینی ما عجب استعدادی داره تو نوشتن و ...
خو از اول می گفتی از یه منبع دیگست که بقیشو نمی خوندیم. همشو به شوق تو خوندم! وگرنه ابدا از این متنا خوشم نمی یاد!

سلام

ای بابا منو چه به این متون خوب

خوب منم چون می دونستم از اولش ننوشتم دیگه خب

شاد باشی و پیروز

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد